تربیت فرزند با آگاهی از مفهوم طرحواره
«ما انسانها تکرار صفر تا هفتسالگی خودمانیم». این جمله کمی هولناک، اما قابل تأمل است. اما به چه معناست؟ یعنی فکرها، احساسات و رفتارهای ما در بزرگسالی، حاصل اتفاقاتی است که طی هفت سال نخست زندگی، با آن مواجه شدهایم و تجاربی که کسب کردهایم؟ آیا واقعاً دوران کودکی تا این اندازه اهمیت دارد؟ پاسخ مثبت است. به عبارتی، از همان ابتدای تشکیل نطفه تا نوجوانی و حتی جوانی، شخصیت و سرنوشت انسانها شکل میگیرد و باورها، طرحوارهها و تلههای زندگی، ناخودآگاه افراد را طراحی میکنند.
اما این به چه معناست ؟ منظور ما از طرحواره ها و تله های زندگی چیست ؟ و تجارب کودکی چه تأثیری در آن ها و در کل زندگی ما دارد؟
نخستین بار ژان پیاژه واژۀ «طرحواره» را مطرح کرد. بنا به اعتقاد او، وقتی نوزادی به دنیا میآید دربارۀ بسیاری از مسائل هیچگونه شناخت و باوری ندارد؛ مثلاً نمیداند وقتی مادرش در دیدرس او نیست ممکن است در اتاق دیگری باشد، بلکه گمان میکند مادرش او را رها کرده و برای همیشه رفته است؛ اما رفته رفته که بزرگ تر میشود به حقایق بیشتری پی میبرد، مثلاً میفهمد که اگر گریه کند مادر به او شیر میدهد یا هر وقت به پدر یا مادر بخندد آنها خوششان میآید. به نظر میرسد این مسائل بسیار بدیهی است، اما اندک اندک با تکرار برخی تجارب، در ذهن کودک باورهای عمیقتری شکل میگیرد. مثلاً وقتی کودکی بهعلت گرسنگی گریه میکند و مادر با تأخیر به او شیر میدهد و این مسئله بارها تکرار میشود، این باور در ذهن کودک شکل میگیرد که برای رسیدن به خواسته ات باید بیشتر تلاش کنی و با زحمت آن را به دست بیاوری. البته در سنین بالاتر نیز از این نوع جملات زیاد میشنود: «نابرده رنج گنج میسر نمیشود»، «حق گرفتنی است نه دادنی».
همچنین اگر کودکی بارها و بارها از پدر و مادرش جملاتی از این دست بشنود: شخصی سر شریک خود کلاه گذاشته، فلانی به همسرش خیانت کرده، فلان شخص زیر قولش زده، یا از تلویزیون بشنود که کشورها به عهد و پیمان بینالمللی خود پایبند نماندهاند و یا چندین بار با بد قولی والدین مواجه بشود که به او قول دادهاند که او را به پارک یا شهربازی ببرند، اما به سبب مشغله یا خستگی زیر قولشان زدهاند، یا اینکه چند بار با این موقعیت مواجه بشود که وقتی با پدر یا مادرش درحال خوردن خوراکی مشترکی بوده و چون میخواسته به دستشویی برود، به پدرش گفته: «تا برمیگردم دست به خوراکیها نزنی ها! »، اما وقتی برگشته، پدرش مقداری از خوراکیها را خورده است، همگی در ذهن کودک ثبت میشود؛ بنابراین، در ذهن کودک و دنیای کودکیاش باوری با این مضمون شکل میگیرد: «دنیا جایی است که در آن به هیچکس نباید اعتماد کرد». رفتهرفته این مفهوم در ذهن کودک به الگویی ثابت تبدیل میشود و تا بزرگسالی با او همراه خواهد بود. از اینرو، همۀ مسائل را با عینک بدبینی تفسیر خواهد کرد.
به این الگوها، که مانند عینکی رنگی است و کودک همۀ مسائل را با آن رنگ میبیند، «طرحواره یا تله زندگی» میگویند.
اما آگاهی از مفهوم ” طرحواره ” ها چه کمکی به والدین در تربیت آگاهانه می کند. وقتی والدین به این آگاهی برسند که هر آنچه به زبان می آورند در حال ساختن باورهایی در ذهن فرزندشان است، آن هم باورها و افکاری که در شکل گیری شخصیت و در نتیجه آینده و سرنوشت فرزندشان تأثیر گذار است، با دقت، درایت و آگاهی در لحظه ی بیشتری، از کلمات خود در ارتباط هایشان بهره می برند.
و این را هم اضافه کنیم که نه تنها کلمات و جملاتی که ما در ارتباط مستقیم با فرزندمان به کار می بریم در شکل دادن طرحواره های فرزندان تأثیرگذارند ،بلکه کلمات و جملاتی که در ارتباط با دیگران، در هنگام تماشای تلویزیون، در هنگام انجام کارهای مان، وقتی در موقعیت های مختلف قرار می گیریم مثل ترافیک، در انتظار آمدن مهمان و ….، نیز به زبان می آوریم غیر مستقیم همان تأثیر گذاری را دارند.
غیر از این ها، نه تنها کلمات و جملات ما والدین، بلکه کلمات و جملاتی که از برنامه های مختلف مثل کارتون ها، فیلم ها، اخبار، بازی ها یا در هنگام مطالعه ی کتاب ها و یا از زبان دیگران می شنود نیز بر شکل گیری طرحواره ها تأثیر گذارند.
این آگاهی چه کمکی به والدین در تربیت آگاهانه می کند؟ با آگاهی از قدرت و تأثیر کلماتی که به طرق مختلف وارد ذهن کودک شده و طرحواره ها یا در واقع دریچه ی نگاه او به دنیا و زندگی را می سازند؛ والدین متوجه می شوند که به جهت تربیت متعادل، بهتر است نه تنها در استفاده ی خود از کلمات و جملات دقت بیشتری نمایند، همچنین سبب می شود، آنها در انتخاب کتاب ها و برنامه های رسانه ای مختلفی که در منزل یا برای کودک پخش می شود، دقت و توجه بیشتری نمایند.
بنابراین والدین به جهت تربیت آکاهانه و پرورش کودکی متعادل، بهتر است از تأثیر کلمات و جملات مختلفی که در ارتباط با خود و دیگران استفاده می نمایند ،همچنین تأثیر کلام کتاب ها و رسانه های مختلف دیگر بر شکل گیری باورها و اندیشه های فرزندان شان و در نتیجه شخصیت و سرنوشت آن ها آگاهی داشته باشند و با انتخاب های آگاهانه ی پیام های مختلفی که به عنوان مواد و محتوای سازنده ی افکار، به کودک شان ارائه می دهند، فضای رشد سالم تری را برای او فراهم کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.